این محیط را با مثال توضیح میدهیم. مسیر پیشرفت در کسب و کار را به جاده و وسایلی را که برای پیشرفت در کسب و کار به کمک ما میآیند به خودرو تشبیه میکنیم.
فرض کنید میخواهیم از نقطه یک به نقطه دو برویم. مطمئناً چندین راه زمینی ما بین این نقاط وجود خواهد داشت و ما باید برای حرکت یک مسیر را انتخاب کنیم و برای آن احتیاج به نقشه راه خواهیم داشت. حال اینکه چه مسیر را برای پیشرفت و جلو برد کسب و کار خود در نظر بگیریم به اصطلاح Business Road Map میگویند. در نظر داشته باشید که هر کدام از این مسیرها وضعیت آب و هوایی و پستی و بلندی خاص خود را دارا است. این شرایط بر انتخاب مسیر تاثیر میگذارند. جوی که در مسیر کسب و کار ما حاکم است را به اصطلاح Business Climate میگویند. مثلا باید در نظر گرفت که ما در فصل سرد ( رکود) هستیم و یا در فصل گرم (رونق). دانستن این موضوعات در انتخاب مسیر به ما کمک خواهد کرد تا وسیله نقلیه مناسب را انتخاب کنیم که به آن مدل کسب و کار یا Business Model میگویند. در واقع مجموع نقشه راه کسب و کار و جو حاکم بر کسب و کار تشکیل محیط کسب و کار را میدهند و آن چیزی که ما را در این مسیر یاری میرساند مدل کسب و کار ما یا خودرویی است که برای حرکت در جاده انتخاب میکنیم.
با توجه به جاده پیش رو مهم است که چه خودرویی را انتخاب میکنیم. یک خودرو از یک شاسی تشکیل شده است که به ما نشان میدهد کارایی خودرو در چه محیطی بیشتر است. هر خودرویی برای هر جاده مناسب نیست. به عنوان مثال، با وانت نمیتوان در مسابقات سرعت شرکت کرد. پس هر مدل کسب و کار در یک محیط قابل استفاده است و در محیط دیگر جواب کار ما را نمیدهد. مورد بعدی که در خودرو مورد توجه قرار میگیرد موتور و مشخصات آن است. چه قدرتی دارد، چه مصرفی دارد، چه توانی دارد و غیره. در محیط کسب و کار به موتور شایستگی و یا Core Competency میگویند. یک خودرو خوب حتماً یک موتور خوب دارد. سوخت و میزان گنجایش منبع سوخت خودرو مسئله بعدی است که مورد توجه قرار میگیرد که به آن Resource ( منابع انسانی، منابع مالی، زیرساخت، تجهیزات و غیره) میگویند. اسکلت خودرو مانند ساختار کسب و کار یا Business Structure است. حال به یک سیستم تعلیق برای خودرو احتیاج داریم که در کسب و کار به آن سیستم فروش میگویند. مورد بعدی که در خودرو مورد توجه و لازم است، بدنه آن است که به حرکت بهتر آن کمک میکند. که در کسب و کار به آن سیستم بازاریابی میگویند. نکته ای که باعث میشود خودرو به چشم آید، رنگ آن است که در کسب و کار به آنBrand میگویند که باعث محبوبیت و توجه میشود. امکانات رفاهی داخل خودرو مانند زیر ساختها و یا Infrastructures در کسب و کار است. سیستم ناوبری خودرو را میتوان با جستجو در بازار یا Marketing Research مقایسه کرد که به ما مسیر رو به جلو و مسیر بهتر را نشان میدهد. فرمان خودرو مانند مدیریت استراتژیک و یا Strategic Management در محیط کسب و کار است و گاز و ترمز نقش مدیریت منابع و یا Resource Management را دارند و در آخر لاستیک خودرو را با توجه به مسیر ( خاکی، برفی، آسفالت و غیره) انتخاب میکنیم و با توجه به شرایط محیطی قابل تغییر است. در کسب و کار به آن استراتژی (Strategy) میگویند. در بالا با یک زبان ساده کسب و کار و محیط آن را توضیح دادیم. حال در ادامه توضیح میدهیم که از کجا متوجه بشویم که کدام جاده و کدام خودرو را انتخاب کنیم. در واقع با تغییر شرایط باید درک کنیم که مدل کسب و کار را باید تغییر دهیم و یا مسیر را باید عوض کنیم.