بازار و یا Market به گروهی از افراد حقیقی یا حقوقی اتلاق میشود که داری سه شرط هستند.
1- به محصول ما علاقه مندی دارند.
2- قوانین و مقررات مانع از آن نمیشود که کالای ما را بخرند.
3- قدرت خرید دارند.
این سه شرط را در شکل یک میتوانید ببینید.
شکل یک- سه شرط بازار
مشتریان بازار را تشکیل میدهند.
حال اگر بخواهیم محصولی را در بازار به فروش برسانیم این محصول چهار شرط باید داشته باشد:
1- مقبولیت داشته باشد که به بحث ساخت، ارزش و قیمت محصول باز میگردد.
2- مطلوبیت داشته باشد. یعنی ویژگیهایی داشته باشد که باعث شود نسبت به محصولات رقیب در بازار ارجحیت پیدا کند.
3- محبوبیت داشته باشد. مشتری قطعا به دنبال محصولی است که شناخته شده باشد و برند باشد و همچنین دیگران که از آن استفاده کردهاند از آن تعریف کنند.
4- حال ازدید تولید کننده محصول فاکتور محدودیت را هم باید در نظر داشت. زیرا منابع شرکت محدود است.
شناسایی بازار هدف
فرض کنید که ما کالایی را مثلا ساعتی را میخواهیم در بازار ارائه دهیم. بازار بالقوه و یا Potential Market ما جمعیت بالای ده سال است که میتوانند ساعت ببندند و بخوانند. ممکن است ما فقط توانایی فروش ساعت در مراکز استان را داشته باشیم که میشود ده درصد جمعیت کل که به آنها بازار در دسترس و یا Available Market میگوییم. حال این نکته را در نظر بگیرید که ممکن است همه به ساعت ما علاقه نداشته باشند و یا ساعت مناسب هر سنی نباشد، پس بازار کوچکتر میشود که به آن بازار در دسترس واجد شرایط Qualified Available Market میگویند. پس از این مرحله بحث قیمت به وجود میآید. ممکن است که همه توانایی خرید محصول ما را نداشته باشند و بازار باز هم کوچکتر شود. افراد باقیمانده را بازار هدف و یا Target Market مینامند. حال باید توجه داشت که ما این بازار را با رقبا شریک هستیم، پس ما سهمی از بازار را در دست داریم که افرادی هستند که ساعت ما را خریداری میکنند. به این بازار، بازار رسوخ کرده و یا Penetrated Market میگویند. موارد ذکر شده در بالا را میتوان در شکل دو ملاحظه کرد.
شکل دو- نمودار ادراکی بازار هدف