اصول بازاریابی

در این وبلاگ در مورد الفبای بازاریابی صحبت خواهیم کرد.

اصول بازاریابی

در این وبلاگ در مورد الفبای بازاریابی صحبت خواهیم کرد.

۴۵ مطلب توسط «نوید یمینی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


شکل اول- مدل زنجیره ارزش پورتر

کل زنجیره‌ی پورتر را قیمت می گویند. قسمت چپ آن را هزینه و قسمت راست آن را سود می‌گویند و در واقع می‌توان گفت:

هزینه + سود = قیمت

Price = Margin + Cost

قسمت افقی را هزینه‌های پشتیبانی می‌گویند که از چهار قسمت تشکیل شده است:

  • زیرساخت و یا Infrastructure

شامل وظایفی نظیر برنامه‌ریزی، نظارت، امور کلان مالی و . . . است.

  • مدیریت منابع انسانی و یا Human Resource Management

شامل وظایفی مانند جذب و استخدام، آموزش، ارزیابی، تشویق و توسعه نیروی انسانی است.

  • توسعه تکنولوژیو یا Technology Development

شامل حوزه وسیعی از وظایف است که به خلق یک محصول، فرآیند‌ یا سیستم مدیریتی جدید و یا بهبود آنها در بنگاه منجر می‌شوند که وظایفی نظیر تحقیق و توسعه، بهبود سیستم‌ها و روش‌های انجام کار و . . . را شامل می‌شود.

  • تأمینو یا Procurement

شامل کلیه تلاش‌های ستادی است که در جهت فراهم کردن مواد و ملزومات تولیدی (نظیر مواد خام،  اقلام مصرفی تولید، ماشین‌آلات، تجهیزات و . . .) و اجرایی صورت می‌گیرد.

تغییر دادن و کم کردن هرزینه‌های این چهار قسمت خیلی سخت است.

قسمت عمودی هزینه‌های مزمن و هزینه‌های کار اصلی شرکت است که اگر این هزینه‌ها را کم کنیم با توجه به ماهیت متغییری که دارند، تغییری آنچنانی در کل هزینه‌ها ایجاد نمی‌شود، همچنین نمی‌توان آنها را برای زمان زیادی ثابت نگه داشت. این قسمت شامل پنج قسمت می‌شود:

  • لجستیک ورودیو یا Inbound Logistics

شامل دریافت، انباشت و توزیع ورودی‌های سیستم تولیدی نظیر مواد اولیه، ملزومات تولید و . . . است.

  • عملیات تولیدیو یا Operations

شامل کلیه وظایفی است که در تبدیل ورودی‌ها به محصول نهایی نقش دارند.

  • لجستیک خروجیو یا Outbound Logistics

شامل جمع‌آوری، ذخیره و توزیع فیزیکی محصولات بین خریداران و مصرف‌کنندگان است.

  • بازاریابی و فروشو یا Marketing & Sales

شامل کلیه وظایفی است که به آگاه شدن از خواسته مشتریان و مصرف‌کنندگان، آگاه ساختن آنها از محصولات و خدمات بنگاه و نیز فراهم کردن زمینه فروش محصولات مربوط می‌شود.

  • خدمات پس از فروشو یا Services

شامل نصب و راه‌اندازی محصولات، آموزش روش استفاده از محصولات، تأمین قطعات یدکی، تعمیر و سرویس محصولات و . . . است.

حال با توجه به زنجیره پورتر، اگر ما بخواهیم به مشتری تخفیف دهیم، باید از سود ضرر کنیم. یک مدیر بازاریابی هیچوقت حاضر نیست ضرر کند مخصوصاً از سود. مدیر بازاریابی باید به کل این زنجیره مسلط باشد.

  • نوید یمینی
  • ۰
  • ۰

در محیط کنونی کسب و کار ما، تعداد مشتریان وفادار رو به کاهش است. امروزه به جای استفاده از واژه مشتری وفادار، از واژه ماندگاری مشتری و یا Durability استفاده می‌شود و در واقع هر مشتری در سیستم کسب و کار یک عمر مفیدی خواهد داشت. امروزه روز ما باید با استفاده ار مارکتینگ عمر مفید مشتری را افزایش دهیم. مشتری را نمی‌توان ملزم به وفادار بودن به یک برند کرد. سلایق مشتری در طول زمان تغییر می‌کند و هر شرکت تا زمانی که بتواند سلیقه مشتری را برآورده سازد مشتری به او وفادار می‌ماند وگرنه لزومی نمی‌بیند که با شرکت باشد و به محض ارائه یک محصول به روز و جدید از طرف شرکت رقیب به سمت او گرایش پیدا می‌کند. همچنین ما باید توجه داشته باشیم که در مارکتینگ دست بالای دست بسیار است و هرکاری را که ما برای مشتری انجام می‎دهیم رقبا یاد می‌گیرند و کپی برداری می‌کنند و باعث می‌شوند کارهایی که شما در بازار انجام داده‌اید بی‌اثر شوند.

در اینجا مفهومی به نام ارزش عمر مشتری یا( Customer Life Value ( CLV مطرح می‌شود و ما سیاست‌های بازاریابی را باید با توجه به عمر مشتری بچینیم. مثلا حساب کنیم که در ده سال آینده یک مشتری چقدر ارزش دارد. لزومی ندارد همه‌ی مشتریان را راضی نگه داشت. مدیر بازاریاب دانا می‌داند که چه کسانی را باید راضی نگه دارد اما مدیر بازاریاب نادان تلاش می‌کند همه مشتریان را راضی نگه دارد که این غیر ممکن است. باید توجه داشت که در بازاریابی منابع ما محدود هستند و ما باید بیشترین منفعت را از این منابع محدود بدست آوریم. پس باید در از بین مشتری‌ها یک عد ده را به عنوان مشتری کلیدی و یا Key Account جدا کنیم ( مثلا ده درصد) و برای راضی نگاه داشتن آنها همه کار انجام دهیم. گاهی اوقات نیز مجبوریم بعضی از مشتریان را کنار بگذاریم و به اصطلاح Demarked انجام دهیم زیرا همه مشتری ما نیستند و ارزش چندانی برای کسب و کار ما ندارند و باید از چرخه بازاریابی ما کنار روند. مشتری ارزشمند کم خرج ترین است. ( البته نه هر کم خرجی).

  • نوید یمینی
  • ۰
  • ۰

هر کسب و کاری سه هدف اصلی دارد (شکل شماره یک) :

1-     بقا یا Sustainability

هر سازمان باید اول در بازار باقی بماند و حضور داشته باشد و در چرخه رقابت بماند. هر استراتژی که بقای سازمان را به خطر اندارد ممنوع است. همیشه وقتی طرح، موضوع و یا برنامه‌ای را بررسی می‌کنیم اولین چیزی که در نظر می‌گیریم، این است که مطمئن ‌شویم  آن موضوع بقای سازمان را به خطر نمی‌اندازد.

2-    سودآوری یا Profitability

همیشه هر کسب و کاری به دنبال سودآوری است. دنیا دنیای بده و بستان Trade off است. سود می‌رسانی و سود دریافت می‌کنی.

3-     رشد یا Growth

این یک هدف مهم برای شرکت است که نباید آن را با توسعه فیزیکی یا Expansion اشتباه گرفت. امروزه شرکتها یک شعار ساده دارند:

اندازه فیزیکی کوچک، کسب و کار بزرگ

Small in Size, Big in Business

امروزه شرکت‌ها سعی می‌کنند با استفاده از اهرم‌های جدید مانند تجارت الکترونیک، مارکتینگ، برند سازی، وفاداری مشتریان و غیره، نیازشان را به منابع انسانی غیر بهره‌ور به حداقل برسانند و در عوض نیروی بهره‌ور را حفظ کنند. شاید اندازه فیزیکی شرکت حفظ شود ولی شرایط کسب و کارش بزرگتر می‌شود و همچنین با حذف نیروی کار غیر بهره‌ور، سود‌آوری شرکت بیشتر می‌شود.

شکل شماره یک- اهداف اصلی کسب و کار

  • نوید یمینی
  • ۰
  • ۰

در قرن جاری هر چه جلوتر می‌رویم، سرعت پیشرفت بشردر علم و تکنولوژی بیشتر می‌شود. به همین دلیل تحولات بازار نیز سرعت بیشتری پیدا می‌کند. در اینجا دو قانون در بازار یابی مطرح می‌شود:

قانون اول- تغییر هرگز تغییر نمی‌کند.(Change Never Changes ( CNC. در بازاریابی ما همیشه نیاز به تغییر و به روز شدن داریم. نیاز به تغییر در محصول و کسب و کار هیچ زمان از بین نمی‌رود.

قانون دوم- بی ثباتی همیشه با ثبات است.(Instability Is Stable ( SIS. بازار در تمام دنیا همیشه بی‌ثبات است و رفته رفته بر شدت آن نیز اضافه می‌شود.

ما نمی‌دانیم که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. تعییرات و وقایع غیر قابل پیش بینی که در آینده اتفاق می‌افتند باعث به وجود آمدن دنیای جدید و تغییر در بازار می‌شوند.

  • نوید یمینی
  • ۰
  • ۰

چرخه بازاریابی یک چرخه ازلی و ابدی است و هیچگاه به پایان نمی‌رسد. همانطور که در شکل شماره یک می‌بینید، این چرخه از چهار فاز تشکیل شده است.

شکل شماره یک- چرخه بازاریابی یا( Marketing Cycle ( MC

فاز اول- بازارشناسی و یا Marketing Insight

کلیدی است که به ما کمک می‌کند بدانیم که در چه بازارهایی می‌توانیم فعالیت کنیم و یا بدانیم محصولات و اقدامات ما برای چه بازاری مناسب است. قبل از هرکاری ( برند جدید، شرکت جدید، محصول جدید و یا بازار جدید) در بازاریابی باید تحقیقات انجام دهیم. این تحقیقات باعث می‌شود در آینده هزینه‌ی بازاریابی تا چهل درصد کاهش یابد، همچنین منجر به بالا رفتن ضریب موفقیت به میزان قابل توجهی می‌شود. این کلید باعث می‌شود بدون انجام آزمون و خطا برای پیشرفت راه راست را برای بازاریابی پیدا کنیم.

فاز دوم- بازار سازی و یا( Segmentation Targeting & Positioning ( STP

وقتی به بازار نگاه می‌کنیم، همه مشتری ما نیستند. ما با تمایلات انسان‌ها را جذب می‌کنیم ولی با تمایلات از انسان‌ها کسب درآمد نمی‌کنیم. بازاریابی یک علم ریاضی و منطقی است و ما باید یاد بگیریم که چگونه بازار را تقسیم بندی کنیم. باید تحقیق کنیم ببینیم کدام بازار مناسب محصول ما است و چگونه می‌توانیم از آن بازار برای فروش محصولاتمان به نحو احسن استفاده کنیم.

فاز سوم- بازاریابی و یا( Market Operation ( MO

عملیاتی که یک شرکت در بازار انجام می‌دهد مانند تبلیغات، فروش، روابط عمومی،ارتباط با مشتری و غیره را بازاریابی می‌گویند.

فاز چهارم- بازاردرای و یا Retention

این قسمت را با ضرب المثل پیروز شدن مهم نیست، پیروز ماندن مهم است، شروع می‌کنیم. با توجه به اینکه امروزه مشتری وفادار نیست و به محض دیدن محصول جدید از شرکت رقیب ریزش می‌کند، ما هم باید به راهکاری بیندیشیم که بتواند مشتری را حفظ کند و او را درگیر محصول ما کند. اگر این بخش نباشد، هزینه بازاریابی ما افزایش پیدا می‌کند.

به این چرخه اصطلاحاً CKG نیز می‌گویند.

پس از پایان فاز چهار دوباره وارد فاز یک می‌شویم و این چرخه دوباره شکل می‌گیرد. ما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که با تغییر نسل، نیازهای مشتری و قواعد بازار تغییر می‌کند. پس دوباره باید به دنبال بازار جدید رفت و محصولات و روش فروش را دوباره مورد بازبینی قرار داد و آنها را به روز کرد و روش‌های بازاریابی و بازارداری را تغییر داد.

فازهای یک تا سه را اصطلاحا Catch می‌گویند که هدف آن بدست آوردن مشتری است و فاز چهار را Keep می‌نامند که منظور حفظ مشتری است. این چرخه در دور جدید به Grow یا رشد تبدیل می‌شود.

  • نوید یمینی