این آمیخته بازاریابی توسط آقای Edmund Jerome McCarthy معرفی شد. عنصر اصلی این نسل، محصول و یا Product است و همه چیز به دور آن شکل گرفته است و با تغییر محصول همه چیز تغییر میکند. این نسل بازاریابی به نسل P که حرف اول محصول است، معروف است و شامل چهار جز اصلی میباشد:
Product, Price, Promotion, Place

برای اینکه بتوانیم این آمیخته بازاریابی را درست کنیم باید به سوالهای مختلفی جواب دهیم.
برای عنصر Product سوالهای زیر مطرح میشود:
- مشتری از محصول ما چه چیزی میخواهد؟
- چه ویژگی فنی چنین نیازی را بر طرف میکند؟
- مشتری از محصول چگونه و کجا استفاده خواهد کرد؟
- ظاهر محصول چگونه باید باشد؟
- چه رنگی و چه سایزی باید داشته باشد؟
- اسم محصول چه باشد؟
- چطور آن را برند سازی کنیم؟
- تفاوت محصول با رقا در چیست؟
- مشتری با استفاده از این محصول چه تجربهای بدست میآورد؟
- و سوال کلیدی، تا چه زمانی میتوانیم این محصول را بازاریابی کنیم؟
مورد بعدی مسئلهی Price و یا قیمت است:
- ارزش این محصول برای مشتری در چیست؟
- آیا از قبل برای این محصول حد قیمتی در بازار تایین شده است؟ در واقع قیمت رقبا را بررسی میکنیم.
- آیا مشتریان این محصول حساس به قیمت هستند؟ یعنی اگر گران باشد ممکن است آن را نخرند؟
- در پخش محصول چه مشکلاتی خواهیم داشت؟ مثلا چقدر تخفیف به فروشندگان باید بدهیم.
- چکی بفروشیم و یا نقدی؟
- چگونه قیمت را نسبت به رقبا، رقابتی نگه داریم؟
- آیا قیمت محصول توسط دولت کنترل میشود؟
- آیا باید بر اساس قیمت در بازار رقابت کرد؟
- تا چه زمانی میتوان قیمت در نظر گرفته شده را مدیریت کرد؟
مورد بعدی Place و یا مکان است که منظور نقاط فروش و شبکه توزیع است. برای این منظور نیز باید به سوالات زیر پاسخ دهیم:
- مشتری در کجا به دنبال این محصول هستند؟
- چه فروشگاههایی توانایی فروش این محصول را دارند؟
- آیا محصول در هنگام فروش به تجهیزات خاصی نیاز دارد؟
- شبکه فروش درست برای توزیع محصول چیست؟
- آیا شرکت نیاز به استخدام فروشنده دارد؟
- رقبا از چه الگویی برای فروش استفاده می کنند؟
- آیا میتوان این محصول را اینترنتی بفروش رساند؟
عنصر بعدی که مورد بررسی قرار میگیرد Promotion و یا همان تبلیغات و ترویج محصول است و برای آن باید به سوالات زیر پاسخ دهیم:
- چه زمانی و کجا مشتری به تبلیغات واکنش نشان میدهد؟
- آیا کالای در تلویزیون، اینترنت و بیلبورد قابل تبلیغ است؟
- بهترین زمان برای تبلیغ کالا چه زمانی است؟
- بهترین مکان برای تبلیغ کالا کجاست؟
- چه پیامی توجه مخاطب را جلب میکند؟
- چقدر تبلیغات در این صنعت موثر است؟
- رقبا چه تبلیغاتی دارند و چه کار میکنند؟
- آیا فعالیتهای BTL برای این محصول کاربرد دارند؟
- آیا بحث مهندسی فروش در این کار تاثیر دارد؟
در دههی 70 با رشد کسب و کارهای خدماتی با توجه به این که چهار عنصر گفته شده در بالا پاسخگوی نیاز این نوع کسب و کارها نبود سه عنصر جدید نیز به چهار عنصر قبلی اضافه شد.
مورد اول People یا افراد بود که منظور انتخاب فروشنده مناسب و یا شخص مناسب برای ارائه خدمات بود.
مورد بعدی فرآیندها و یا Process میباشد به این معنی که چه فرآیندهایی برای فروش داشته باشیم؟ به عنوان نمونه آیا مدیر فروش فاکتور بزند یا مدیر مالی؟ و یا اول با مشتری در مورد محصول صحبت کنیم یا در مورد مزیتهای آن محصول؟
مورد سوم شهود عینی و یا Physical Evidence بود و منظور هماهنگی کسب و کارها با محصول تولیدی و یا خدماتی که ارائه میدادند بود. به عنوان مثال آیا شعارها و ارزشهای مطرح شده توسط خودشان را رعایت میکنند؟ آیا خودشان از محصولات تولید شده توسط خودشان را استفاده میکنند؟
